تحقق برتری شطرنج
یک مسئله مهم در آخر بازی این است که برتری حاصل در وسط بازی را به برد تبدیل کنیم یا در موقعیت نامناسب بتوانیم بازی را نجات دهیم و به تساوی برسیم. وجود پیاده آزاد یا رونده و تحرک یا پیشروی آن اهمیت فراوان دارد. در هنگام تحقق بخشیدن به برتری از هرگونه شتابی باید اجتناب کرد. یک مسئله مهم دیگر این است. که در صورت مساعد بودن شرایط ابتدا باید برتری پوزیسیونی را افزایش داد و با آرایش مناسب مهره ها موقعیت خود را تقویت کرد و آنگاه با اطمینان بیشتر و مخاطرات کمتر به تحقق برتری پرداخت.
روش تحقق برتری در هر وضعیتی به ویژگیهای پوزیسیون منوط است در بعضی از پوزیسیون ها باید با ترکیب به پیروزی رسید. در شکل زیر سفید بازی را شروع می کند و می برد.
Bc8 Bf1<حرکت1م>
حرکت شاه سیاه به خانه d6 اشتباه است به علت اینکه پیاده سفید به خانه e7 می رود:
e7 Bb5 3.c4+ k*c4 4.Ba6<حرکت2م>
و سفید بازی را می برد.
به بازی بعدی می پردازیم. در صورت وجود پیاده های آزاد طرفی که فیل دارد ممکن است نه تنها نبازد بلکه ببرد. به شکل زیر توجه نمایید:
Kc3 Rc7 2.a6 Rc8 3.a7 Kf8 <حرکت 1م>
Be5 Ra8 5.Bb8<حرکت 4م>
و پس از حرکت ششم سفید K*c4 شاه سفید خود را به b7 یا e7 می رساند.
حرکت عجولانه a6 اشتباه بود زیرا سیاه رخ خود را فعال می کرد.
به بازی در سال 1925 که سفید برتری کمی دارد اما سیاه دو پیاده آزاد در جناح شاه دارد و همین امر عقب ماندگی کمی او را جبران می کند.
g4 34.Kd4 Kf5 35.Re6 …<حرکت33م>
سفید می کوشد پیاده d5 را به پیش براند. اما این تلاش سبب باخت او می شود زیرا نمی تواند پیاده های آزاد سیاه را کنترل کند.
Bf4 36.Re8 g3 37.Rf8+ Kg4 38.Ke4 …<حرکت35م>
قربانی در f4 بی نتیجه بود زیرا سیاه با کیش وزیر درست می کرد.
Bg5 39.Rf1 h4 40. d6 g2 …<حرکت38م>
Rg1 h3 42.d7 Kg3 3.Kf5 Bd8<حرکت41م>
سفید تسلیم شد.
مثال بعدی نمونه جالبی از پیشروی پیاده آزاد با کمک ترکیب است که در بازی قهرمانی جهان شطرنج در سال 1948 بازی شده است.
سفید با حرکت سی و یکم خود Rc1 به اسب حمله کرد و پیاده b3 را تحت فشار قرار دارد.
b6 31.Bc4 Rda8 …<حرکت30م>
سیاه به طور غیر مستقیم از b3 دفاع کرده است
+Bd5 Ra2 33.Rcb1 R8a4 34.Kd2 Rd4<حرکت32م>
+Ke2 Na4 36.R*a2 b*a2 37.Ra1 Nc3<حرکت35م
Ke3 Rd1<حرکت38م>
سفید تسلیم شد سیاه آخرین قسمت را بسیار استادانه بازی کرد.
حال بازی مسکو در سال 1941 که بازی پیچیده را به ساده سازی تبدیل کردیم:
N*d7 R*d7 27.Q*c6 Qd8 28.Nf3 RC7<حرکت26م>
N*e5 f*e5 30.Q*e8+ Q*e8 31.R*e5 Qg8<حرکت29م>
Re8 R*c2 33.R*g8+ K*g8<حرکت32م>
این نمونه ای کلاسیک از تحقق برتری از ساده کردن کم کردن مهره ها در اثر تعویض و انتقال به آخر بازی مطلوب بود.
تا بحال ضمن آشنایی با قدرت تاکتیکی مهره های مختلف با سه طریق تحقق برتری آشنا شدیم:
- افزایش فشار پوزیسیونی به صورت سیستماتیک و گام به گام
- استفاده از ترکیب
- تبدیل پوزیسیون پیچیده به پوزیسیون ساده تر
شطرنجبازی خوب از خطاهای خود پند می گیرد شطرنجبازی که در بازی آخر باخت بعدا یکی از قویترین استادان شطرنج شوروی شد.